فروش خانه برای اجاره آدمکش
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۲۸۴۱۳
مرد جوان که با اجیر کردن دو قاتل، نقشه قتل مادرزن و خواهرزنش را اجرا کرده بود مدعی شد برای اجاره آدمکشها خانهاش را فروخته بود.
به گزارش مشرق، ساعت ۹ و۴۰ دقیقه صبح یکشنبه ۱۵ بهمن، گزارش قتل مادر و دختری در یکی از خیابانهای باغ فیض به بازپرس امیرحسین علیمردان اعلام شد. با گزارش خبر، تیم جنایی راهی محل شده و با جسد مادر و دختر در حالی که خفه شده بودند، مواجه شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نامزد دختر جوان که این خبر را اعلام کرده بود، گفت: وقتی میخواستم به ملاقات نامزدم بروم متوجه شدم دو مرد ناشناس و نقابدار از دیوار خانه به کوچه پریدند، با آنها درگیر شدم اما چاقو کشیدند و فرار کردند.
در ادامه تحقیقات مشخص شد داماد بزرگ خانواده با مادرزن و خواهرزنش اختلاف داشته و از طرفی ۴ و نیم میلیارد تومان به حساب مرد رستورانداری ریخته است. مرد رستوراندار نیز ۲ میلیارد تومان از پول را به حساب کارگر خود و کارگر یک جگرکی که در آن حوالی بود واریز کرده است. زمانی که تصاویر دو کارگر به دست آمد و به نامزد مقتول نشان داده شد، او آنها را شناسایی کرد.
درنهایت مشخص شد داماد خانواده دستور این جنایات را صادر کرده و دو کارگر رستوران و جگرکی سناریوی قتلها را اجرا کردهاند. چهار متهم در چهار عملیات جداگانه دستگیر شده و به جرائم خود اعتراف کردند. روز گذشته طراح این نقشه خونین به دادسرا منتقل شد.
با همسرت چطور آشنا شدی؟
من دانشجوی رشته حقوق بودم و همسرم فوق لیسانس داشت، در یک گروه دانشجویی عضو بودیم و برای تحقیقی با هم آشنا شده و سال ۱۴۰۰ ازدواج کردیم.
اختلافت با خانواده همسرت بر سر چه بود؟
مدتی قبل همسرم باردار شد و خواهر و مادرش زیر پایش نشستند و به او گفتند که الان برای بچهدار شدن زود است. آنها به دنبال همسرم آمدند و همسرم را به محلی بردند تا سقط جنین کند.
این اولین موضوعی بود که باعث کدورت بین ما شد و بعد از مدتی هم متوجه شدم آنها از همسرم امضا گرفتهاند تا او ارثیه میلیاردی پدرش را ببخشد. مادرزن و خواهرزنم با رفتارهایشان زندگی ما را به هم زدند. اختلافات ریز و درشت و کینههایی که در این مدت از آنها به دل گرفتم باعث شد تا فکر قتل به سرم خطور کند.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
حتی یک درصد هم تصور نمیکردیم، این قتلها را خیلی حرفهای انجام دادیم. من در تمام این مدت با همسرم بودم و وقتی میدیدم که او این همه زجر میکشد و ناراحت است غصه میخوردم.
قاتلان را میشناختی؟
نه، زمانی که رستوراندار بودم، با مردی آشنا شدم که رستوراندار بود و از او کمک خواستم. کارگرهایی را انتخاب کردم که واقعاً مشکل مالی داشتند و به خاطر پیشنهاد وسوسه کننده من دست به این کار زدند.
پولی که برای اجیر کردن قاتلها پرداختی را از کجا آوردی؟
من خانهای در سعادتآباد داشتم که آن را به مبلغ چهار و نیم میلیارد تومان فروختم و به افرادی که برای این کار اجیر شده بودند پرداختم.
منبع: روزنامه ایرانمنبع: مشرق
کلیدواژه: تحلیل روز طوفان الاقصی قیمت اخبار حوادث حوادث اجاره آدم کشی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت رستوران دار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۲۸۴۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از طلبه جهادگر و مادر ۵ فرزند/ بچه ها برکت آوردند
خبرگزاری مهر، گروه استانها: «صدیقه کلیجی» از طلاب دانش آموخته مدرسه علمیه تخصصی الزهرا (س) ساری و مادر پنج فرزند است. این بانوی طلبه ۳۱ ساله که سطح دو حوزه را تمام کرده، خانهداری میکند و مدتی است که با یک شرکت دانش بنیان همکاری دارد و محصولات آرایشی و بهداشتی به همراه مشاوره رایگان در اختیار دوستانش قرار میدهد.
وی مادر سه پسر و دو دختر است که با ما هم صحبت شده است.
*پس از ازدواج تصمیم داشتید صاحب چند فرزند شوید؟
۲ فرزند
*کدام مساله شما را به داشتن فرزند بیشتر ترغیب کرد؟
وقتی که دوتا از فرزندانم همبازی بودن دائماً حس رقابت داشتند و نسبت به هم گذشت نداشتند، زمانی که با مشاوره صحبت کردم گفت با آمدن فرزند سوم این مشکل حل خواهد شد، با وجود فرزند سوم گذشت و فداکاری را یاد میگیرند؛ واقعاً هم با بچه بعدی که به عنایت پروردگار دوقلو بودند اوضاع تربیتی بچهها خیلی بهتر شد ولی داشتن دوقلو خیلی برای ما سخت بود.
*کدام یک از شما بیشتر مشتاق بودید برای داشتن فرزند به تعداد بالا؟
همسرم در خانوادهای به دنیا آمد که مادرشان به تک فرزندی اعتقاد داشتند، با وجود اینکه همسرم تک پسر بودند ولی اصرار داشتند که یک فرزند نهایت دو فرزند کافی است، خودم خیلی دوست داشتم به خاطر برکات زیاد چند فرزندی، فرزندان بیشتری داشته باشم.
*با توجه به داشتن پنج فرزندی آیا با مشکلاتی مواجه بودید؟
این سوال خیلی کلی هست قطعاً چه تک فرزندی و چه چند فرزندی یک سری چالشها و سختیهای خودش را دارد ولی ما همه چیز را به فال نیک میگیریم و با اینکه دوقلو داشتن سختی زیادی برای ما به همراه داشت، اقدام به فرزند پنجم کردیم، الان اگر کسی بخواهد به خاطر سختیهای بزرگ کردن بچه از این کار امتناع کند قطعاً امام زمان (عج) هم بیایند بهانهای دارد برای کمک نکردن به ایشان.
*اقتصاد زندگی شما بر چه مبنایی میچرخد؟ راحتتر بگویم زندگی شما با ۵ فرزند چگونه تأمین میشود؟
همسرم کارمند هستند، مثل اکثر مازندرانیها که یا خانواده دختر یا پسر در بعضی از موارد کمک میکنند برای ما هم به همین صورت است، پدرم خیلی کمک کار زندگی ما هستند، چون ایشان کشاورز هستند و خیلی چیزها را نمیخریم، در واقع خدا پدرم را واسطه رزق ما قرار داده است و یکی از الطاف خدا به ما در این چند سال مستاجری، این بود که، صاحبخانههای خوبی در مسیر زندگی ما قرار داد، مکانی که در حال حاضر در آن زندگی میکنیم، طبقه پایین آن خالی است و صاحبخانه آن را اجاره نمیدهد و بچهها خیلی راحت و بدون دغدغه همسایه آزاری تحرک دارند، همچنین صاحبخانه ما طی این سه سال مبلغی برای رهن و اجاره اضافه نکرده است.
*زیاد بودن تعداد بچهها کار تربیتشان را سخت نکرده است؟
اتفاقاً وقتی یکی بود کارم سختتر بود و خیلی به رفتار من و همسرم دقت میکرد و همیشه با ما حرف میزد و وابستگیاش به ما زیاد بود و باید سرگرمش میکردیم که واقعاً بعضی وقتها خسته کننده بود، وقتی دوتا شدند همبازی پیدا کرد ولی فضای بین آنها رقابتی بود و به لطف خدا از بچههای بعدی همکاریشان در کار خانه خیلی زیاد شد و چون واقعاً من تنهایی به کارها نمیرسیدم، پسر بزرگم که هنوز ۱۰ سالش نشده آشپزی میکند، نان میخرد، جارو میکشد و ظرف میشوید.
حتی دوقلوهایمان که دو سال و نیم هستند با این قد کوچک کلی به کارهای خانه میرسند که حتی تصورش برای مادرهای تک فرزند و دو فرزند سخت است، با عشق به هم کمک میکنیم و این هم لطف خداست، به قول قدیمیها «تو بچه اول را خوب تربیت کن بقیه بچهها با دیدن رفتارهای او خودشان تربیت میشوند».
*خود بچهها از اینکه به تعداد زیاد هستند، اذیت نمیشوند؟
نه اتفاقاً خیلی دوست دارند و به بقیه فخرفروشی میکنند.
*آیا تا الان با انتقاد اقوام و آشنایان هم مواجه شدید؟ مثلاً بگویند این همه بچه چرا؟
خیلی، دوستانم طعنه کنایه میزنند، باید فقط با یک لبخند از کنار این حرف ها رد شد.
*اگر به گذشته برگردید، همچنان به داشتن تعداد بالای فرزند تمایل دارید؟
بله شایدم بیشتر
آیا داشتن فرزندان زیاد، آثار و برکاتی در زندگی شما به همراه داشت؟
بله، هم برکات مادی هم معنوی، در بارداری اول ماشین خریدیم، بعد از دخترم پراید قدیمیمان را فروختیم و یه پراید صفر خریدیم، بعد از دوقلوها؛ فرزند آخری با اینکه جمع ما بیشتر شد ولی قدرت خرید ما به طرز معجزه آسایی بیشتر شد و خیلی راحت مسائل مادی در زندگی ما پیش میرود و به لطف خدا محتاج کسی نمیشویم.
کد خبر 6090840